جدول جو
جدول جو

معنی شب گذراندن - جستجوی لغت در جدول جو

شب گذراندن
(خُ شُ دَ)
سپری کردن شب. به سر بردن شب:
بر سر کوی تو شبها گذارندیم به عیش
کاسمان پوشش ما بود و زمین بستر ما.
وحشی بافقی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
برتر بردن. رفعت دادن:
ز کردار، گفتار برمگذران
مگوی آنچه دانش نداری بر آن.
اسدی.
و رجوع به برگذاشتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از در گذراندن
تصویر در گذراندن
عبور دادن، گذراندن
فرهنگ لغت هوشیار